ماموریت دروپا
باز هم بابات رفت ماموریت و من و تو رو تنها گذاشت . این دفعه کمتر بی طاقتی می کنی البته یه چند روزی مونده که بابات بیاد .
هر روز صبح بعد از اینکه صبحانه رو خوردی دستم رو میگیری و میگی دست، و میبری سر کمد لباسات که بریم بیرون . بعضی وقت ها تو پارک خیلی خوب بازی می کنی ولی بعضی وقت ها لجباز می شی وسایل بازی بچه ها رو بر میداری سوار سه چرخه هاشون می شی . جاهای خطرناک میری .
وقتی بهت می گم مار چی کار می کنه مثل مار زبونت رو تکون میدی و ادای ماهی رو هم با باز و بسته کردن لب هات درمیاری.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی