سفر قزوین
یه سفر رفتیم قزوین پیش دختر دایی، فربد امیر محمد رو خیلی دوست داره و امیر هم عاشق بچه هاست . یه شب رفتیم شهر بازی و شما دو تا، تا می تونستید سوار وسایل بازی شدید و خیلی بهتون خوش گذشت . امیر اگه این متن رو خوندی بدون که فربد خیلی دلش برات تنگ شده زودتر بیایید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی