فربدفربد14 سالگیت مبارک

فربد جوجو، پسر مامان

سلم من دیگه بزرگ شدم دلم خواست اسممو تغییر بدم ولی این اسم متعلق به مامانم هست بنابراین اسم فربده

دریا

1390/5/10 1:40
نویسنده : فربد
378 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از عاشورا تاسوعا یک چند روزی شمال موندیم  . روز های اول خیلی بی قراری می کردی شب اولی هم که اونجا خوابیدیم با صدای گریه وحشتناک از خواب پریدی و هر کاری می کردیم نمی تونستیم ساکتت کنیم .کم کم بهتر شدی . رفتیم خونه دوستان و فامیل ها بردمت باغ پرتقال با دیدن پرتقال ها فقط میخواستی بهشون دست بزنی. حالا تو بغل همه می رفتی و من خیلی خوشحال بودم .

شمال

نایت اسکین

بعد یک روز رفتیم دریا . یعنی آذر ماه 89 دریا رو دیدی 7 ماهت بود از همون لحظه ای که رفتیم تا موقع برگشتن چشم از دریا بر نمی داشتی .

دریا

نایت اسکین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)