تدارکات عروسی دایی هادی
یه چند وقتیه که درگیر عروسی دایی هادی هستیم و دنبال خرید لباس و کفش و ..... تا می ریم توی پاساژ و یا فروشگاه شروع می کنی به نق زدن و کم کم جیغ زدن . بعد از نیم ساعت تابلوی تابلو می شیم . اصلا نمی ذاری خرید کنیم یه عالمه کار دارم و حدود ١٠ روز دیگه عروسیه. همش دعا می کنم که روز عروسی پوست ما رو نکنی و همه چیز به خیر و خوشی بگذره .
چقدر بزنیم و برقصیم .
وای خدا یعنی میشه من عروسی پسرم رو هم ببینم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی