فربدفربد، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

فربد جوجو، پسر مامان

سلم من دیگه بزرگ شدم دلم خواست اسممو تغییر بدم ولی این اسم متعلق به مامانم هست بنابراین اسم فربده

اولین دیدار

1390/4/15 1:33
نویسنده : فربد
403 بازدید
اشتراک گذاری

 

الان که شروع به نوشتن این وبلاگ کردم تو 13 ماه ونیمته . یه دفتر خاطرات برات نوشتم ولی فکر کردم که اینجا هم خاطراتت رو ثبت کنم جوجوی مامان .

وقتی به هوش اومدم دیدم یه فرشته کوچولو رو دارن میارن پیش من ، گذاشتنش تو بغلم ، وای خدایا باورم نمیشد یعنی این واقعا پسر منه ، گل پسر قند و عسل منه ،نمی تونم بگم چه حسی داشتم  خیلی آروم بودی به سختی می تونستی شیر بخوری ، پشت چشمت قرمز بود ، دستای کوچولوت خیلی ناز بودند مامان فدای او دستات بشه که عاشقشه ،بابا فری همش داشت از ما عکس می گرفت. تا شب صدات در نیومد گفتم چه جوجوی آرومی هستی ولی همینکه شب شد شروع کردی به گریه که اصلا نمی تونستم آرومت کنم . و گریه های تو از همون شب شروع شد . عاشقتم

 سلام عزیز دل مامان

 نایت اسکین

 

 niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)