فربدفربد، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

فربد جوجو، پسر مامان

سلم من دیگه بزرگ شدم دلم خواست اسممو تغییر بدم ولی این اسم متعلق به مامانم هست بنابراین اسم فربده

بیماری زردی

1390/4/15 1:31
نویسنده : فربد
377 بازدید
اشتراک گذاری

3 روز بعد از تولدت آزمایش نشون داد که زردی داری دکتر گفت بایدبستری بشی .رفتیم همون بیمارستانی که به دنیا اومدی و جلوی چشم من تو رو لخت کردن و یه چشم بند بستن به چشمت و گذاشتنت بو دستگاه . من فقط گریه می کردم و کسی نمی تونست آرومم کنه ، همه بچه ها تو دستگاه خوابیده بودند و فقط تو گریه می کردی به سختی به خواب می رفتی و تا می گذاشتمت تو دستگاه بیدار می شدی کل شب رو تو بغل من بودی .پرستارا می گفتند بچه اینجوری خیلی کمه . خلاصه نخوابیدی که نخوابیدی من هم خسته و سخت مریض باید از تو مراقبت می کردم نه شب میخوابیدم نه روز .ولی یه انرژی برای تو داشتم که می تونستم تحمل کنم. خلاصه اینکه زردی تو تقریبا 2ماه طول کشید . هفته ای 2 تا 3 بار ازت آزمایش می گرفتند و من فقط گریه می کردم تا بهت آمپول می زدند جیغ می زدی و همینکه می اومد بغل من آروم می شدی . پرستار ها میگفتند خیلی با مزه ای .بابا فری نمی دونست منو آروم کنه یا به تو برسه؟تو این مدت کلی لاغر شد . من تو 2 هفته 10 کیلو وزن کم کردم .زردی باعث شد که تو لاغر شد و بعد از 1 ماه کم کم شروع به وزن گیری کردی و داشتی روز به روز خوشگل تر می شدی .ولی خیلی گریه می کردی دل درد هم داشتی و هر روز راس ساعت 6 بعد از ظهر تا 12 شب یک سره گریه می کردی.اهی مامان فدای این ژست خوابت بشه عزیزم

 

1ماهگیniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)