13 ماهگی
١٣ ماهت که شد دندون های نبش شروع به در اومدن کردند وای یکی فربد رو آروم کنه .الهی مامان برات بمیره که اینقدر درد داری. کاش می شد دردهای تو رو به من منتقل می کردند.عزیز دل مامان
یک سری چیز ها رو یاد گرفتی کلاغ پر که می گفتم انگشتت رو می ذاشتی روی زمین جالب بود که وقتی روی مبل نشسته بودی اصرار می کردی که بیایی پایین و روزی زمین این بازی رو انجام بدی ، اتل متل که می خوندم رو پاهات می زدی . لی لی حوضک رو هم خیلی وقت یاد گرفته بودی . دماغ ، مو ، رو هم یاد گرفتی و وقتی بهت می گفتم چشمک بزن و همزمان خودم چشمک می زدم خوشت می اومد و می خندیدی. عاشق بازی کردن بودی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی