فربدفربد، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

فربد جوجو، پسر مامان

سلم من دیگه بزرگ شدم دلم خواست اسممو تغییر بدم ولی این اسم متعلق به مامانم هست بنابراین اسم فربده

نوروز 1391

1391/1/14 14:27
نویسنده : فربد
1,241 بازدید
اشتراک گذاری

شکلکهای جالب و متحرک آروین

عزیز دلم عیدت مبارک امیدوارم ١٢٠ تا بهار زیبا رو ببینی قربونت برم

شکلکهای جالب و متحرک آروین

١٠ روز رفتیم شمال ،‌هوا خیلی سرد بود همش تو خونه بودیم ، تا یک کمی هوا خوب می شد می بردمت بیرون ، یه روز رفتیم دنبال گله گوسفند گشتیم و رفتیم پیش گوسفند ها ، تو اصلا نترسیدی و دنبال گوسفند ها می کردی وقتی اونا فرار می کردند خوشحال می شدی و جیغ می زدی و دوباره دنبالشون می کردی .

 فربد و گله گوسفند

یک روز هم رفتیم دریا وای اونجا هم خیلی خوش گذشت .ولی سرد بود.

یک روز هم بردمت باغ، کلی دنبال مرغ و خروس ها، ارک و غاز می کردی اولین بار بود که گاو رو از نزدیک دیدی اولش خیلی ترسیدی خوب حق داشتی گاو خیلی بزرگ بود ولی بردمت پیش گوساله، اصلا نترسیدی بهش علف دادی ونازش کردی خلاصه اینکه خیلی بهت خوش گذشت .یه کوچولو یاد گرفتی صدای گاو و خروس رو دربیاری .

 

من قربون پسر شجاعم بررررررررررررررررررررررررررم

روز های آخر حوصله ات سر رفت یه عروسی هم رفتیم که تو اصلا دوست نداشتی بیایی توی تالار و همش گریه می کردی که بریم بیرون .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان امیر
1 خرداد 91 11:08
ااااا ...اینا بچه های خمپاره اندازن...هی هی یهی
مامان امیر محمد
1 خرداد 91 11:40
هی روزگار ، فربدم ماهم یه روز با این چیزا ذوق می کردیم . گاوه پی پی می کرد قد یه دیش ماهواره . ا فربد امیر اومده پیشم