پسر شجاع
دکترت یک سری آزمایش چکاپ برات نوشته بود من فکر کردم موقع خون گرفتن اونجا رو میذاری روی سرت . ولی نشستی تو بغل من و خانومی که آزمایش می گرفت گفت محکم بدنت رو بگیرم یکی هم اومده بود کمکش که دستت رو بگیره بابا هم روبرو ما ایستاده بود و به تو نگاه می کرد و منتظر که اگه گریه کردی ساکتت کنه ، یک کمی طول کشید که رگت رو پیدا کردند وقتی سرسرنگ رو تو دستت کردن اصلا به روی خودت نیاوردی یک کمی نفس نفس زدی و هیچ خبری از گریه نبود الهی مامان قربون پسر شجاع خودش بره . اون دو تا خانم خیلی تعجب کردند و احتمالا از زیر روسری تو تا شاخ در آوردند . زنده باد پسر شجاع مامان ...
نویسنده :
فربد
15:49